بالا 10 جملات خنده دار کمند امیر سلیمانی
بالا 10 جملات خنده دار کمند امیر سلیمانی
Blog Article
شاخصهها و ویژگیهای این اتفاق را باید در تلقی نویسنده از جوهر ادبیات دانست، به این معنا که پروسه مدرن در ذهن نویسندهای چون بهار با دور شدن از دو عنصر و دو پایگاه، انسان روستایی و اشرافزادگان شهری اتفاق میافتد و نسلی وارد داستان ایرانی میشود که به معنای واقعی وابسته به طبقه بورژوا با تعریف کلاسیک آن است. درک او از معنای سوررئالیسم در همین بحث مستتر است که ذهن قوت و جایگاه دوچندانی یافته و بر روابط روزمرهٔ انسانی غالب میشود. حالتی مدیوموار که در ذهن آن، مفاهیم بنیادین انسانی مانند عشق، مرگ و از همه مهمتر، رابطهٔ فرد با اشیا و پیکرههای جهان بیرون مورد خوانش و سؤال قرار میگرفت. این نسل یا طبقه سازندهٔ اصلی تمدن و فرهنگ پایتخت است و به همین دلیل به تاریخ خود وقوف داشته و درصدد کشف جهان بیرون به عنوان یک کلانشهر، معما، پدیدهٔ وارداتی و… راوی موقعیتهای یک طبقه نادیده گرفته شده و از طرفی غیرقابل انکار میشود که به دنبال نشانهشناسی جهان پیرامون خود نیست. این در حالی است که ژورنالیسم به کرات در زندگی جامعهٔ پیرامون برجسته شده و روابط شهودی و ذهنیای که انسان با این عناصر دارد، نادیده گرفته میشوند. شمیم بهار و دوستانش (و در ادامه شاگردانش) بهسوی گونهای نخبهگرایی بریده از جامعه روی آوردند که حاصل آن نادیده گرفتن سینمای ایران و ساختن گونهای هالهٔ اسطورهای پیرامون خودشان بود. This data was written by GSA Content Genera tor DEMO.
کمند امیر سلیمانی فرزند
کشف ادبیات آمریکا و بازخوانی دقیق آثار سوررئالیستی، اکسپرسیونیستی و حتی رمان نو فرانسوی باعث میشود ایشان از قالب داستان مرسوم ایرانی که روی به رئالیسم (در شکلهای مختلف خود) دارد تخطی کرده و راوی فضاهای بورژوا و شاعرانه شوند؛ بنابراین بازخوانی و تأویل جایگاه شمیم بهار به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان این گرایش - که در ایران با وجود خلق آثار مهم دچار گسست تاریخی شد - نیازمند درک مؤلفههایی است که به عنوان گرایشهای سبکی، انسان و نگاه او را طبقهبندی میکند. شمیم بهار شیوهٔ نقدنویسی ویژه خود را دارد. در این احوال مدرنیسم به عنوان یک شیوهٔ رفتاری برای انسان داستانهای بهار و ساختار روایی وی معنی پیدا کرد. همه این داستانها مضمونی عاشقانه دارند و به شیوهٔ آثار داستاننویسانی چون سالینجر نوشته شدهاند. بنا به گفتهٔ اطرافیان وی، بهار رمانهایی نیز دارد که تا کنون به چاپ نرسیدهاست و تعداد معدودی از نزدیکان به او موفق به خواندنش شدهاند.
این تمایلات که در معنای کلی به مفهوم فراروی از عینتهای موجود و تکرار شوندهاست، هیئتی مالیخولیایی یا آبستره ندارد، بلکه موجب میشود تا همه عناصر داستان در رابطه با شهود ذهنی شخصیت اصلی نسبت به وجود ایشان معنا بیابند. او مدرن بودن را نه به عنوان یک عنصر در حال زوال یا پارودیک، بلکه در منظر نوعی رابطهٔ ذهنی با احساسات و اشیا میداند. این طبقه که در سالهای دهه سی به تثبیت شرایط سیاسی-اجتماعی کمک کرده بود، نه آنچنان اهل بیانگریهای آرمانخواه بود و نه سرخوشی و استعارهمداری زندگی اشرافی داشت. رابطهٔ لباس کمند امیرسلیمانی احساسی این انسان به عنوان یک روشنفکر و بورژوا با پدیدهٔ شهر، نه یک بازنمایی آرمانخواه بلکه یک رویکرد غریزی است. مؤلفهٔ فراواقعیت در اینجا معنای ضدیت با واقعیت را ندارد، بلکه به معنای کنار گذارده شدن عینینمایی و تکرار واقعیتهای تصویری و دیداریای است که در داستان ایرانی محور اصلی روایت را تشکیل میدادند. این داستان و دو داستان اینجا که هستیم و پاییز تجربههای نخست نویسنده هستند. آخرین داستان بهار در پاییز ۱۳۵۱ نوشته شد. آشور کالتا، فردیس کرج - از جامعه آشوری ایران، اهل ارومی، متولد ۴ بهمن ۱۳۶۰، در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ کشته شد. ۲۹ آبان ۱۳۹۸. دریافتشده در ۴ منبع آذر ۱۳۹۸.
دریافتشده در ۳ آذر ۱۳۹۸. او بدون توجه چندان زیادی به برخی مفاهیم مرسوم اجتماعی که فرد را در راستای جایگاه ارزشگرای اجتماعی به تصویر میکشید شخصیتهایش را دچار درگیریهای ذهنی چندسویهای با مسئلهٔ مهمی به نام «مخاطب درون متنی» میکند. از جمله مقالات وی با این امضا میتوان نقد وی بر «شبخوانی» را نام برد. از جمله نقدهای ادبی او میتوان به نقد بر آثار جلال آلاحمد اشاره کرد. دوستان و هم نسلاناش از جمله بهرام بیضایی و آیدین آغداشلو همیشه گفتهاند که از او بسیار آموختهاند. ناچار احساس نارو خوردن پیش آمد این بود که از بهرام بیضایی خواستیم که چیزی نوشت. یا میگوید: «بر روی هم کار موفقی نیست و شکست نویسنده در داستاننویسی به خاطر ابتداییترین مسایل است؛ ضعف در توصیف آدمها، ضعف در کار بهوجود آوردن مسیر و قالب صحیح برای داستان و ضعف در کارِ ساختن فضاها و مشکل «من» و نویسنده مجال به چیزهای دیگر نمیدهد.» روش تازهای که شمیم بهار در نقدش به کار برده این است که بسیاری از نکات را به جای آوردن در متن نقد، در زیرنویس، توضیح میدهد. رندی، در نگاه حافظ، نظامی روشنفکرانه و فلسفی است؛ و رند متفکّرِ روشنفکر.
Report this page